فرنیافرنیا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

...Baby's loading

حرف هایی که شاید بعدا بخوانی

سلام. سلام کوچولویی که اصلا مواظبت نیستم. حالم خوب نیست مامان. تو هنوز خیلی کوچولویی ولی نه اونقدر که معلوم نباشی دختری یا پسر. من هنوز نرفتیم سونو. دکتر میگه عجله نکن. احتمالا سه هفته دیگه باید انتظار بکشم تا بدونم تو دختری یا پسر. نمی تونم بگم جنسیتت برام مهم نیست. روزهای اولی که باردار بودم آرزو کردم پسر باشی تا هرگز متحمل همچین دردهایی نشی، که هرگز نخوای با یه مرد ازدواج کنی! بابا آدم بدی نیست اون فقط هرگز بلد نبوده محبت کنه. بابا روزهای اول دستشو می ذاشت رو شکمم و با تو حرف می زد، یه روز گفت:  بابا خوب، مامان بد!! وقتی با واکنش من مواجه  شد گفت شوخی کردم بی جنبه! مامان انتهای همه ی شوخی ها جدیت نهفته ست. من می خوام تو پسر ...
23 مرداد 1392

-

کلی حرف دارم باهات، کلی حرف که می ترسم بهت بگمشون، من می ترسم کوچولو. می ترسم از اینکه  ترکم کنی...   دکتر برام آسپیرین نوشته برای جلوگیری از سقط ولی دیشب که سرچ کردم دیدم جزء گروه دی هست و هم گروهیهاش قرص هایی مثل دیازپام اند! خیلی مرددم و تمام این تردید و نگرانی ها از ترس توء، سلامتیِ تو مامانم حتی تو این شرایط که دکتر بهم استراحت مطلق داده پیشم نیومد. مامان حضورتو جدی نگرفته. می دونم هنوز شک داره تو هستی یا نه 
19 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ...Baby's loading می باشد